بعضی مواقع توی زندگی شرایط فکری خیلی سخت میشه، عذاب آور میشه و به یک سری شرایطی میرسم که واقعا از زندگی خسته میشم. مثلا با خودم میگم باز هم همون اشتباه رو کردم، باز هم اعتماد کردم و باز هم همون شد، باز هم سفره دلم رو باز کردم و آخرش این شد و هی گذشته، گذشته و فکر و فکر و فکر. واقعا انقدر عذاب کشیدن ادامه پیدا میکنه که با خودم میگم بسه دیگه، تا کی میخوای توی گذشته گیر کنی، گذشته متعلق به آینده نیست و خیلی از مواقع، توی این شرایط شنیدیم که میگن، رها کنین! نا خودآگاه که به این پاسخ میرسم یاد یکی از ویدیوهای قدیمیحسین اُرا میوفتم که احتمالا خیلی از شما هم دیده باشینش. واقعا فن بیان این فرد توی مسائل درونی، روانی و معنوی خیلی برام معنا داره، حس میکنم درک میکنه چی میگه:
بداهه برک چیست؟خیلی زیبا توصیف میکنه، میگه سقوط کن و واقعا باید سقوط کرد. باید به آنچه که بود، مُرد تا دوباره زندگی کرد. تا خود رو پیدا کرد. من کارهای حسین اُرا رو دنبال میکنم، توی مصاحبهاش با الف مدیایک قسمت جالب داره میگه که سوال میپرسن که « تو کی هستی؟ » و اون فرد میگه من دکترا دارم، من این کارو کردم، شغلم چیه و ... اما آخرش میرسه به اینکه نمیدونم من کی هستم!! ... خیلی از مواقع این سوال رو از خودم میپرسم که محمدرضا مقیمیکی هست؟ چطور معنا پیدا میکنه، مجموعهای از چه ویژگیهایی هست که میشن این اسم، اولش رو که خانوادهاش بهش داده، دومش رو هم که اجدادش بهش دادن، اما این اسم که میاد چه حس و چیزی رو تداعی میکنه؟ و کم کم به این حس میرسم که چقدر خودم رو فراموش کردم، خودم رو دوست داشتن رو فراموش کردم، چقدر که کمتر به خودم اولویت دادم، چقدر کم با خودم صحبت کردم و چقدر کم عاشق خودم شدم. به این رسیدم که آدم وقتی عاشق خودش نباشه، نمیتونه واقعا عاشق کسی باشه و دوست داشتن فقط تقلیدی از آنچه هست که در قصهها و داستان و افکار عمومیوجود داشت و میخوای تکرار کنی و خودت نمیدونی که تبدیل شدی به مترسک افکار اطرافیانت و جامعه و محیطی که درونشی. امروز حس خوبی دارم، امیدوارم شما هم حس خوبتون رو از اون درون پیدا کنین. 🎭
وبلاگ جدیدم 🎉
مشغول انتقال وبلاگم هستم، منظورم اینجاست و یک کم نشانیم تغییر میکنه، میشه آسمانم دات آی آر. میخوام کامل اینجا رو منتقل کنم به یک مکانی که خودم میزبانیش میکنم و همه چیزش دست خودمه و پستها و کامنتها رو منتقل کنم، فقط قسمت کامنتها یک مقدار چالش بر انگیزه و مشغولم. احتمالا هفته بعد یا در پست بعدی، من رو از اونجا میخونین به امید خدا و برای اونجا افکار و برنامههای مختلفی دارم که امیدوارم شما رو هم مثل خودم سر حال کنه.
پستهای آسمانی 🎁
توی این فکرم که پستهای آسمانی رو دوباره شروع کنم اما این بار تحت یک پلتفرم دیگری که دیگه فارغ از وبلاگهامون، چه بیان باشیم، چه یک سایت وردپرسی داشته باشیم، چه بلاگ اسکای باشیم یا بلاگر یا ویرگول و مدیوم بتونیم جایی رو داشته باشیم که بهش سر بزنیم و بهترینهای وبلاگی رو یک جا ببینیم و پیدا کنیم همدیگه رو. البته یک کم ایده بلند پروازانهای هست و ساخت یک نمونه اولیه ازش طول میکشه و با امروز فاصله نزدیکی نداره ولی میخوام نظر شما رو هم بدونم که « شما هم دوست دارین که پستهای آسمانی دوباره برگرده؟» و نظر شما رو بدونم چون خیلی برام مهمه.